کیامهرکیامهر، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

بهاری پسرم ، کیامهر

...

1391/10/21 12:09
نویسنده : مامان کیامهر
168 بازدید
اشتراک گذاری

دوستم" بهار توکلی " شعر زیبایی سروده برای بچه های بی پناه جنگ که وقتی خوندمش اوضاع و احوال کودکان سرزمینم را بی ارتباط با آن ندیدم . کودکان سرزمینم این روزها در آتش بی عدالتی ، تبعیض و اختلاف طبقاتی می سوزند . حتی آنها هم که غنی اند از حداقلی ترین حقوق انسانی " هوای قابل تنفس " بی بهره اند . آسمان آبی را در کتابها و خاطرات پدرانشان شنیده اند . بدا به حال ما که چنین نالایقیم در برابر کودکان سرزمینمان!!

 

برای کودک جنگ و رگ های خونی چشمانش


خیالت راحت
کودک بی پناه دلشاد
هیچ سازمانی نمی تواند برای تو کاری کند

وهیچ مللی
و هیچ سیاست و سیاست مداری
و هیچ خبر و خبرنگاری
و هیچ پدری
و حتی هیچ مادری...
و من تازه فهمیده ام
عمق فاجعه را عکاسان نشان نمی دهند
عمق فاجعه زمانی است که از دست مادری کاری ساخته نباشد
چرا که مادران گره گشایان کودکان اند
...
گره گشایان جهان اند...
دل نبند به مدرسه ات و به معلمت و به حق مسلمت و به حقوق بشرت
و به هیچ مدرسه و معلم و حق مسلم و حقوق بشری در دنیا
چرا که هیچ دادگاهی نمی تواند پرونده ات را قضاوت کند
و این که پا به پای زندگی ات چگونه می میری و چگونه زنده می شوی
و هر روز جشن تولدت است
که اگر کودکان جهان بفهمند به حالت قبطه می خورند...
هیچ پزشک صلیب سرخی نمی تواند اضطرابت را بسنجد
و تعداد ضربان قلبت را وقتی صدای آژیر می شنوی
هیچ رییس جمهوری نمی تواند بفهمد تو از تفنگ می ترسی
و از بمب می ترسی و از جنگ می ترسی
و هیچ سربازی نمی داند
مادرت را دوست داری
و پدرت را
و خانه و خواهر و عروسک و دوچرخه ات را
و کلاس و هم کلاسی ات را
حتی کیف مدرسه ات را
انسان ها گناهی ندارند
چون نمی فهمند و نمی دانند!
اصلاً نباید بفهمند و بدانند!
نمی توانند!!! برای رگ های خونی چشمانت کاری کنند...

بیچاره تو و بیچاره کودکی ات
و اینکه هیچ جایگاهی در قانون اساسی کشورها نداری
وقتی هیچ مردی وهیج نامردی در هیچ کرسی ای
به تو وآرزوهایت
پارک رفتن و بستنی خوردنت
نقاشی کشیدن و مدرسه رفتنت
خندیدن و ترسیدنت
فکر نمیکند...
بیچاره تو و بیچاره کودکی ات
روزها دلواپس چه هستی؟
و شبها در آرزوی کدام امنیت می خوابی؟
وقتی هیچ شورایی در جهان امنیت ندارد!!!
رسالت ندارد
شرف ندارد
نه جهان جایی برای تو دارد
و نه تو جایی در جهان
فهمیدنت برایم سخت است
بی سرزمین بودنت سخت تر...
اینکه در قلب زمین تو را جایگاهی نیست
و دنیایی به دنیایت فکر نمی کند
و همه ما دروغ می گوییم!
هیچ کس تو را دوست ندارد...
خیالت را راحت
و انتظارهایت را خط خطی کن
کودک بی پناه دلشاد
و به هیچ آتش بسی در دنیا دل نبند
و به هیچ قانون و قانون گذاری
که تنها کاری که انجام می دهند گرفتن باقی مانده کودکی ات است...
به جز بغض های گاه و بی گاه نگاهت،لرزش لبانت
و گریه هایی که کاملاً نشان می دهد بچه ای...


از کشتنت هم ناراحت نباش!
و از آنانی که تو را می کشند
چرا که هر آفریده ای را غریزه ای است
و دیکتاتور را غریزه ای جز کشتن نیست...
در هر کجای جهان که می خواهد ایستاده باشد
در هر منصب و لباسی
و با هر مذهبی
توئی که الفبای جنگ را قبل از هفت سالگی آموخته ای
قطعاً بهتر از من می دانی
دیکتاتور،دیکتاتور است...
پس خیالت راحت
کودک بی پناه دلشاد
دیگر نه موشک های بالستیک می تواند به تو کمک کند
نه پول مردمان کشورم
این ها
شاید
شاید
شاید
فرقی باشد به حال بعضی ها!!!
اما به حال تو
هرگز
هرگز
هرگز
فرقی نمی کند...
تو در جنگ به دنیا آمده ای
در جنگ قد کشیده ای
و در جنگ خواهی مرد...

باید به فکر پناه گاه های محکم تر بود.


بهار توکلی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

نیلی
9 اسفند 91 14:47
خدا حافظ همه بچه ها باشه ایشالا.


انشاالله ممنون خانم
بهار
7 اردیبهشت 92 13:50
به امید روزهای بهتر برای کودکان جهان...